نوشته شده در تاریخ 94/3/8 ساعت 3:2 ع توسط دکتر بالتازار
یا کریم
نسخه پیچ 1 : دیدن کلیپ تو داروخونه خوب هست ؟
نسخه پیچ 2 : یه نظر به دوربین های بالاسرت بندازی کاملا متوجه میشی !
نسخه پیچ : دکتر ! سیدی یه حمد شفا برای همه مریضا بخون .
گفتم : همه مریضا ( مریضای دنیا ) ؟؟؟ گفت : خوب 7 تا بخون اگه فکر می کنی یکی کمه !
نسخه پیچ 1 رو به نسخه پیچ 2 : " هرگز اجازه نده کسی تو را خسته و افسرده ببیند " ... مطلب سنگینه صلوات بفرستین .
یه بسته کپسول ژری لاکت برداشتم و گذاشتم جیبم .
از نسخه پیچ پرسیدم : ببین ژری لاکت بسته ای چنده ؟
گفت : اسهال شدی ؟
گفتم : نه .
گفت : میخوای اسهال بشی ؟!!
همکارم به من زنگ زد و گفت : سلام دکتر ! یه بازآموزی هست - هزینه اش 20000 تومنه - نیاز به حضور هم نیست !!!
میخوای ثبت نام کنی ؟
گفتم : کی هست ؟ کجا هست ؟ شاید بتونم برم .
گفت : امروزه - شماله ( 400 کیلومتری ) .
گفتم : نه .
(( متاسفانه بازآموزی که با هدف نو شدن آموخته های گروه پزشکی تصویب شد در بعضی مراکز بصورت صوری و با هدف کسب پول برگزار می شود . ))
جوان : آقا ! ما با کامپیوتر کار می کنیم چشممون می سوزه ...
گفتم : اشک مصنوعی بگیر .
گفت : مگه میخوام فیلم بازی کنم ؟!! ... آره ؟ از همون قطره هایی که هنرپیشه ها می ریزن ؟؟؟
جوان عجله می کرد و می گفت : نسخه منو میدی ؟ من دوبل پارک کردم .
نسخه پیچ : واستا نوبتت بشه .
جوان : آخه دوبل پارک کردم . اون سبد سومیه مال منه .
نسخه پیچ : نه . الان همه رو میدیم ... دو تا خطا کردی . هم دوبل پارک کردی هم میگی بدون نوبت نسخه ام رو بده .
پیرمرد داروشو گرفت و رفت . دوباره برگشت . ما داشتیم در باره خواص نون چاودار صحبت می کردیم .
نسخه پیچ 1 : باز این پیرمرد اومد . می خواست لاغر کنه یه چیزی بهش پیشنهاد میدادی .
گفتم : همه مصیبت های ما از تغذیه است . غذاهای غنی از انرژی ...
نسخه پیچ 2 : دکتر هم که همیشه مصیبت زده است !!!
***